به گزارش مشرق، یکی از افسانههای معروف ایرانی، داستان اژدهای چندسری است که هر کدام از سرهایش را که قطع میکردند به جایش چند سر دیگر رشد میکرد و زندگی را برای همه تلخ و طاقت فرسا کرده بود. حالا این شده حکایت فوتبال ایران که هر طرفش را میگیری و هر اشکالی را مطرح میکنی، یک سوی دیگرش خراب میشود.
یک بار هم مانوئل ژوزه، مربی پیشین پرسپولیس میگفت که تیمش مثل یک پتوی کوتاه است که اگر آن را روی سر بکشد، پایش بیرون میماند و اگر روی پایش بکشد، سرش هوا میخورد. وضعیت فوتبال ایران را شاید آن مرد پرتغالی ناخواسته خوب توصیف کرده بود.
هنوز ماجرای پرونده فساد فوتبالیها تمام نشده و همچنان مجلس نشینان و قانوننویسان ایران مشغول بررسی پرونده هستند و معلوم هم نیست که چه زمانی میخواهند نتیجه را اعلام کنند؛ نتیجهای که خودشان مدعیاند هوش از سر همه میپراند!
در چنین فضایی و در حالی که هر روز بخش دیگری از این پرونده به اصطلاح رو میشود و دعوای هر فوتبالی به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و حتی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی کشیده میشود، حرف از یک پدیده شوم دیگر مطرح شده که اگر واقعیت داشته باشد، باید برای فوتبال ایرانی افسوس صد چندان خورد.
وحید هاشمیان برای اهالی فوتبال در ایران نام آشنایی است. او که سالها مهاجم تیم ملی فوتبال ایران و تیمهای بوندسلیگایی بود، این روزها در تمرینهای بایرن مونیخ آلمان شرکت میکند تا زیر نظر پپ گوآردیولای مشهور، مدرک حرفهای مربیگری بگیرد. او در توصیف فوتبال آلمان گفته است که " در آلمان، بر خلاف ایران، مربیها با پارتی انتخاب نمیشوند."
آیا در ایران، پارتیها سرمربی انتخاب میکنند؟
علی اصغر مدیرروستا هم در فوتبال ایران کم حضور نداشته است. او چه در مقام بازیکن و چه در مقام مربی در فوتبال ایران بارها نقش آفرینی کرده است. او هم مانند هاشمیان از وضعیت انتخاب مربی ها در لیگ برتر ایران مینالد. او مدعی است که "مربیان برای تیم گرفتن باید به سازمان لیگ و اتحادیه باشگاهها نزدیک شوند."
از زمانی که لیگ برتر حرفهای در ایران شکل گرفت، همیشه از این صحبت شده که تعدادی از مربیان در حال چرخش در تیمها هستند و فارغ از این که با تیمهایشان چه نتایجی میگیرند، هر سال تیم دارند و تقریبا هیچ کدام افتخاری هم کسب نکردهاند. زمان ریاست عزیزالله محمدی در سازمان لیگ هم یک بار حسین هدایتی، مالک وقت باشگاه استیلآذین در برنامه «90» رییس سازمان لیگ را متهم کرد که یک مربی را به او پیشنهاد کرده و تضمین کرده که آن مربی تیمش را از سقوط نجات میدهد؛ سقوطی که رخ داد و آن مربی سال بعد از تیم دیگری سر در آورد.
آیا ادعای افراد موجهی مانند وحید هاشمیان و علی اصغر مدیرروستا صحت دارد یا اینان دروغ میگویند؟! آیا باید به بحث فساد در فوتبال، پارتی بازی و باند بازی نهادهای اجرایی فوتبال را هم اضافه کنیم؟ لطیفه مشهوری هست که میگوید "سرزمین ایران را دو قوم ماد و پارت بنیان نهادند و به همین دلیل است که کارها امروز در ایران یا از راه مادی حل میشود یا پارتی! " آیا باید این لطیفه را به عنوان یک حقیقت در فوتبال ایران بپذیریم؟
یک بار هم مانوئل ژوزه، مربی پیشین پرسپولیس میگفت که تیمش مثل یک پتوی کوتاه است که اگر آن را روی سر بکشد، پایش بیرون میماند و اگر روی پایش بکشد، سرش هوا میخورد. وضعیت فوتبال ایران را شاید آن مرد پرتغالی ناخواسته خوب توصیف کرده بود.
هنوز ماجرای پرونده فساد فوتبالیها تمام نشده و همچنان مجلس نشینان و قانوننویسان ایران مشغول بررسی پرونده هستند و معلوم هم نیست که چه زمانی میخواهند نتیجه را اعلام کنند؛ نتیجهای که خودشان مدعیاند هوش از سر همه میپراند!
در چنین فضایی و در حالی که هر روز بخش دیگری از این پرونده به اصطلاح رو میشود و دعوای هر فوتبالی به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و حتی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی کشیده میشود، حرف از یک پدیده شوم دیگر مطرح شده که اگر واقعیت داشته باشد، باید برای فوتبال ایرانی افسوس صد چندان خورد.
وحید هاشمیان برای اهالی فوتبال در ایران نام آشنایی است. او که سالها مهاجم تیم ملی فوتبال ایران و تیمهای بوندسلیگایی بود، این روزها در تمرینهای بایرن مونیخ آلمان شرکت میکند تا زیر نظر پپ گوآردیولای مشهور، مدرک حرفهای مربیگری بگیرد. او در توصیف فوتبال آلمان گفته است که " در آلمان، بر خلاف ایران، مربیها با پارتی انتخاب نمیشوند."
آیا در ایران، پارتیها سرمربی انتخاب میکنند؟
علی اصغر مدیرروستا هم در فوتبال ایران کم حضور نداشته است. او چه در مقام بازیکن و چه در مقام مربی در فوتبال ایران بارها نقش آفرینی کرده است. او هم مانند هاشمیان از وضعیت انتخاب مربی ها در لیگ برتر ایران مینالد. او مدعی است که "مربیان برای تیم گرفتن باید به سازمان لیگ و اتحادیه باشگاهها نزدیک شوند."
از زمانی که لیگ برتر حرفهای در ایران شکل گرفت، همیشه از این صحبت شده که تعدادی از مربیان در حال چرخش در تیمها هستند و فارغ از این که با تیمهایشان چه نتایجی میگیرند، هر سال تیم دارند و تقریبا هیچ کدام افتخاری هم کسب نکردهاند. زمان ریاست عزیزالله محمدی در سازمان لیگ هم یک بار حسین هدایتی، مالک وقت باشگاه استیلآذین در برنامه «90» رییس سازمان لیگ را متهم کرد که یک مربی را به او پیشنهاد کرده و تضمین کرده که آن مربی تیمش را از سقوط نجات میدهد؛ سقوطی که رخ داد و آن مربی سال بعد از تیم دیگری سر در آورد.
آیا ادعای افراد موجهی مانند وحید هاشمیان و علی اصغر مدیرروستا صحت دارد یا اینان دروغ میگویند؟! آیا باید به بحث فساد در فوتبال، پارتی بازی و باند بازی نهادهای اجرایی فوتبال را هم اضافه کنیم؟ لطیفه مشهوری هست که میگوید "سرزمین ایران را دو قوم ماد و پارت بنیان نهادند و به همین دلیل است که کارها امروز در ایران یا از راه مادی حل میشود یا پارتی! " آیا باید این لطیفه را به عنوان یک حقیقت در فوتبال ایران بپذیریم؟